ماجرای زندگی حامد در برنامه ماه عسل ۲ تیر ۹۶

نوشته شده توسط در تیر ۳, ۱۳۹۶ . نوشته شده در بازیگران و خوانندگان

ماجرای زندگی حامد در برنامه ماه عسل ۲ تیر ۹۶

در این پست و قسمت برای شما ماجرای زندگی حامد در برنامه ماه عسل ۲ تیر ۹۶ را برای شما فراهم آوردیم که شما میتوانید در ادامه این بخش مشاهده نمایید و بخوانید و این موضوع را دنبال کنید و همچنین خلاصه گفتگو احسان علیخانی با مهمنانان را ببینید

ماجرای زندگی حامد در برنامه ماه عسل ۲ تیر ۹۶

قسمت برنامه ماه عسل ۲ تیر ۹۶

در قسمت ۲ تیر ۹۶ برنامه ماه عسل احسان علیخنای میزبان دو «حامد» بود؛ یکی در کرج و دیگری در شهر بم که با انها به گفتگو و جریام زندگی آنها پرداخت
در ابتدای برنامه احسان علیخانی، میزبان حامد و مادرش از کرج بود.

حامد در خصوص اتفاقی که در سال ۱۳۹۴ برایش افتاده است، گفت: ۳۲ ساله هستم. در حال حاضر فوق لیسانس برق می‌خوانم و سه برادر دارم.

همچنین وی بیان کرد که  لیسانس خود را سال ۹۴ گرفته بودم و مشغول کار برق بودم. یک دوستی داشتم که در کارها به من کمک می‌کرد. به خاطر دوستی زیاد، او به خانه ما رفت و آمد داشت. به‌ خصوص در یک دوره زمانی که مشغول یک پروژه مهم بودیم، حدود ۲۰ شب دوستم در منزل ما بود و خانواده هم موافق بودند. تا اینکه کار مشترک ما تمام شد و مدتی از هم بی خبر بودیم

در ادامه «حامد» درباره روز حادثه گفت : بعد از مدتی او را دیدم. دوستم وضع مالی بدی داشت و در تنگنا بود  و من سعی می‌کردم به او کمک نمایم

در همان روزها دوباره او را به خانه آوردم. شب تا ساعت چهار و پنج صبح بیدار بودیم. صبح که بیدار شدم، دیدم دوستم از اتاق بیرون رفت؛ زمانی که برگشت ناگهان چشمم را باز کردم و دیدم دوستم روی سینه‌ام نشسته است و چاقو را در گلوی من فرو برده هست. چاقو را با تلاش، از گردنم بیرون آوردم. در آن لحظه هرچه داد و فریاد زدم، فایده‌ای نداشت و مادرم که مشغول صحبت کردن با تلفن بود از صدای من بی خبر بود اما همسر برادرم از پشت تلفن به مادرم اشاره کرده بود که صدایی می آید. در نهایت مادرم به اتاق ما آمد

دوستم با دیدن مادرم، چاقو را در کمر، پا، قفسه سینه و دست من فرو برد و آخر سر ضربه‌ای هم به کمر مادرم زد و از خانه ما به بیرون با سرعت فرار نمود

حامد در خصوص بعد این اتفاق اظهار داشت:پس از این اتفاق به بیمارستان رفتم و سه عمل جراحی اشتم. مادرم هم همان جا بستری شد. در همان زمان فشار زیادی روی من بود. عذاب وجدان داشتم و شرمنده خانواده ام بودم که چرا دوستم را به منزل خودمان آورده بودم . حال من به حدی وخیم بود که می‌خواستند پایم را قطع کنند. برای من که تکواندو کار می‌کردم این شرایط خیلی مشکل و دشوار بود

وی افزود: یک روز که قرار بود بعد از یک ماه از بیمارستان مرخص شوم، تصمیم گرفتم از پنجره طبقه پنجم خودم را به بیرون از ساختمان بیاندازم. می‌خواستم به خاطر شرمندگی زیادی که داشتم، خودکشی نمایم

در بخش دیگر برنامه، سعید که در اورژانس اجتماعی کار می‌کند و ناجی زندگی حامد بود، در قاب ماه عسل قرار گرفت.

سعید گفت: با من تماس گرفتند و من به بیمارستان رفتم. از همه خواستیم شرایط را برای ما مهیا کنند. حامد می‌خواست خودکشی نماید. در آن لحظه فقط گریه می‌کرد و ما با تکنیک‌هایی که بلد بودیم، او را به آرامش دعوت نمودیم. تصمیم او جدی بود و من شروع به صحبت با حامد کردم. به او گفتم که می‌توانی دوباره تصمیم بگیری و از او خواستم شرایط خودش را برایم تعریف نماید

حامد درباره انگیزه اصلی ضارب عنوان کرد: در جلسه دادگاه او گفت که به خاطر سرقت از خانه ما قصد کشتن من را داشت. البته او حتی رمز عابر بانک‌های من را داشت و این حد اعتماد اشتباه بزرگ من بود.او در ادامه از قبولی خود در رشته برق در مقطع فوق لیسانس گفت و مادرش در این باره گفت: خدا را شکر او در دانشگاه آزاد نزدیک منزلمان قبول شد. در این بخش علیخانی متلک جالبی درباره دانشگاه آزاد گفت و اظهار داشت: «خدا رو شکر دانشگاه آزاد به جایی رسیده که دیگه دم خونه‌هام برای همه شعبه داره

در پایان برنامه حامد به خاطر همه اتفاقات اظهار پشیمانی کرد و از همه مردم خواست به راحتی هر کسی را وارد حریم شخصی خود راه ندهند

مهمان ديگر «ماه عسل» کسی بود که روزهای سختی را در جریان زلزله ناگوار بم گذرانده بود

«حامد» درباره آن روزها گفت: متولد بم هستم و خانواده خود را در این زلزله از دست داده ام. خودم هم در زمان زلزله زیر آوار مانده بودم.

وی افزود: نزديک به ٥٠ ساعت بعد از زلزله زير آوار بودم. نمی‌‌توانستم تکان بخورم، حجم آوار روی من زياد بود. فقط متوجه تغيير شب و روز می‌شدم. خيلی كمک خواستم، اينقدر فرياد زدم كه بيهوش شدم.

در بخش دیگر آقای اسکندری که ناجی حامد بود، به برنامه دعوت شد. او از دیدن حامد بعد از ۱۴ سال بسیار خوشحال بود.

اسکندری گفت: برای من بسیار هیجان انگیز است که دوباره حامد را می بینم و این حس خودم را نمی توانم توصیف نمایم

…………….

ماجرای زندگی حامد در برنامه ماه عسل ۲ تیر ۹۶,حامد در برنامه ماه عسل,قسمت ۲ تیر برنامه ماه عسل,قسمت حامد در برنامه ماه عسل ۹۶

اختصاصی سایت میدانم

برچسب ها:حامد در برنامه ماه عسل قسمت 2 تیر برنامه ماه عسل قسمت حامد در برنامه ماه عسل 96 ماجرای زندگی حامد در برنامه ماه عسل 2 تیر 96

بازتاب از سایت