آدم خواری پدر و پسر تهرانی + عکس

ساخت وبلاگ

آدم خواری پدر و پسر تهرانی + عکس

adamkhari-midanam.com

آدم خواری پدر و پسر تهرانی + عکس

دادگاه پدر و پسری که در پایتخت آدم خواری کرده بودند و هنوز بقیه جسد خورده شده پیدا نشده است برگزار شد.

حادثه ی عجیب در تهران

به گزارش میدانم ۱۱ فروردین ماه سال ۱۳۹۶ دختر ۲۱ ساله ای از راز ناپدید شدن مادربزرگش که به دادگاه مراجعه کرده بود پرده برداشت.

این دختر جوان به قاضی گفت:روز گذشته هر چه به خانه مادربزرگم تماس گرفتم کسی پاسخ گو نبود و همین باعث نگرانی ام شد تا به خانه وی در نظام آباد تهران بود بروم،وقتی که وارد خانه شدم شوهر عمه و پسرش را  که به خاطر تنها بودن مادربزرگم با هم زندگی می کردند دیدم و از آنها سراغ مادر بزرگم را گرفتم و ادعا کردند که روز گذشته مادربزرگم از خانه خارج شده و در این مدت فکر می کردند او به خانه ما آمده است.

پیگیری پلیس آگاهی

همین باعث شد پلیس برای دستگیری دو همخانه مادر بزرگ وارد عمل شد.

در صحبت های اولیه پدر میان سال به ماموران گفت:زن ۸۵ ساله برای خرید از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت و در نبودش فکر می کردیم به خانه دخترانش رفته باشد که نوه دختری اش به خانه آمد و پیگیر احوال مادربزرگش شد.

این ادعاها در حالی بود که پسر جوان در اعترافاتش سناریوی عجیب اش گفت:سال هاست که شیشه ای هستم و بیشتر اوقات در حالت عادی نیستم.

adamkhari1-midanam.com

آدم خواری پدر و پسر تهرانی

اعترافات پسر و مرد میانسال

وی گفت:به خاطر اعتیاد م به شیشه صدایی درگوشم زمزمه می کرد که پیرزن تنها را به قتل برسانم روز حادثه در خانه تنها بودم که آن صدا مرا از خواب بیدار کرد و به کشتن پیرزن اقدام کردم و پس از تکه تکه کردنش با گوشت او غذا درست کردم و سفره غذا را آماده کرده بودم که پدرم سر رسید و او بدون این که از ماجرا خبر داشته باشد همراه من شروع به خوردن غذا کرد.

مرد میان سال که با شنیدن ادعاهای  پسرش شوکه شده بود در ادامه به ماموران گفت:پسرم شیشه ای است و این حرف هایش دروغ است و هیچ کدام از ما اطلاعی از سرنوشت پیرزن تنها نداریم.
بازپرس سهرابی در این مرحله با توجه به وضعیت خاص جوان شیشه ای دستور داد تا وی برای مدتی در بیمارستان روحی و روانی تحت نظر قرار گیرد تا راز ناپدید شدن مادربزرگ فاش شود.

تحقیقات پلیسی ادامه داشت تا این که پس از گذشت سه ماه پدر میان سال سکوتش را شکست و گفت:آخرین روزهای سال گذشته بود که پیرزن تنها تصادف کرد و از ناحیه ی  لگن آسیب دید  و بعد از درمان به خانه آمد ولی به دلیل کهولت سن و اینکه تنها در خانه زندگی میکرد از دنیا رفته بود.

شرایط بدی را سپری میکردیم و بی پولی آزارمان می داد به همین دلیل چون پولی برای برگزاری مراسم کفن و دفن او نداشتیم با کمک پسرم جسد پیرزن را داخل نایلون بزرگی بسته بندی کردیم و سپس او را داخل سطل زباله ای رها کردیم و دیگر نمی دانیم جسدش را به کجا انتقال دادند و در این مدت به خاطر ترس از این که مرگ او را به گردن ما بیندازند سکوت کرده بودم.

تحقیقات پلیس همچنان ادامه دارد و به زودی رای این دادگاه صادر خواهد شد.

میدانم...
ما را در سایت میدانم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عباس midanam بازدید : 295 تاريخ : سه شنبه 28 فروردين 1397 ساعت: 9:30